برندسازی

۱- برای ایجاد این مفهوم در ذهن باید در فرآیند هویت سازی برند به دقت نیازهای مشتریان و قول و یا وعده ای که به آنها می دهیم به درستی شناسایی شود. ما در این بخش طی جلسات اتاق فکری که با شما برگزار می کنیم به شناسایی و تعیین صحیح آن می پردازیم.

۲- طی یک جلسه معرفی آن چیزی که می بایست در فرآیند هویت سازی برند شما مورد توجه قرار گیرد ارائه شده و بر اساس آن ماموریت، چشم انداز، اهداف و اعلامیه برند کسب و کار پیشنهاد می گردد و پس از تایید فرآیند خلق برند شما را آغاز خواهیم نمود.

۳- هویت برند شما طراحی می شود و بر اساس آن اسم، شعار، لوگو و منشور برند شما و همچنین اهداف بازاریابی و تبلیغات و روش رسیدن به آنها تعیین خواهد شد. این مسیر باعث ایجاد یک ریل گذاری صحیح در فرآیند کسب و کار شما می گردد.

• ایجاد هویت (هویتی که برای مشتریان منفعتی داشته باشد)
• متمایز نمودن هویت (شما باید هویتی متفاوت از رقبای خود داشته باشید)
• انتقال هویت (شما باید به واسطه ابزارهای موجود آن را به ذهن مخاطب منتقل کنید)

• طرحی است که خمیرمایه کار همه اجزای درگیر برندسازی است. این سند، مدل درواقع برندسازی بدون انتخاب مدل شبیه به حرکت در جاده بدون داشتن نقشه است. طراحی این مدل توسط واحد استراتژی برند آژانس EBmedia انجام می شود.

تمامی برندها وعده ای می دهند ولی در بازاری که قدرت ریسک مشتری پایین آمده و قدرت خرید مردم کم شده است تنها وعده و قولی که برند می دهد نمی تواند باعث تمایز برند شما با رقیب شود. بلکه داشتن یک هدف مشخص است که می تواند شما را متفاوت نماید.

اینکه شما بدانید برای چه هر روز از خواب بیدار می شوید و به کار مشغول می شوید بسیار حائز اهمیت است. در واقع هدق شما باید ویژه و مشخص باشد. این اهداف است که افراد و کسب و کارها را از هم متمایز می کند.

دو روش برای ایجاد هدف:

کارکردی: که به ارزیابی موفقیت از وجهه آنی و تجاری می پردازد. برای مثال هدف شما کسب درآمد است.

هدفمند(الهام بخش): موفقیتی که به وجهه توانایی درآمدزایی و ایجاد بهبود در شرایط زندگی ارتباط دارد.

آشکار است که هدف هر کسب  و کاری کسب درآمد است ولی ما برندهایی ها را تحسین و دنبال می کنیم که به چیزی بیشتر از درآمد زایی برسند. برای مثال شرکت IKEA   به ایجاد زندگی روزمره بهتر توجه می کند.

این گرایش فکری در کسب و کار برای مشتریان بالقوه از جذابیت خاصی برخوردار است.

به دلیل آنکه تعهد آن کسب و کار ورای کسب درآمد صرف و فروش بالاتر است.

برای ایجاد یک برند باید در تمامی نقاط تماس با مشتری از هویت واحد چه به لحاظ بصری و چه معنایی پیروی نمایید. این یکپارچگی باعث ایجاد اعتماد در ذهن مشتری خواهد شد.

این رویکرد را در برند CocaCola  به طور آشکار می بینیم. یکپارچگی در تمام نقاط تماس با مشتری که همه با هویتی یکسان ارائه می شوند. البته این هویت تنها یک مفهوم ظاهری نیست از جهت معنایی هم تبیین می شود.

چطور می توان تصمیم یک فرد به خرید موتورهارلی دیویدسون را قیمتی چند هزار دلار بیشتر از برندی دیگر توجیه کرد وقتی دقیقا می توانست با قیمتی به مراتب پایین تر موتوری با همان مشخصات فنی را خرید کند؟

این جایی است که برند از تحریک هیجانات و احساسات مشتریان خود استفاده می کند. جایی که انجمنی با عنوان

 (Harley Owner Group)  HOG  را ایجاد کرده تا آنها خود متعلق به گروهی ویژه ببینند وحس تعلق خاطر ویژه ای را تجربه نمایند.

برای ایجاد ارتباط با مشتریان خود به سطحی عمیق و عاطفی برنامه ریزی کنید.

شاید در نگاه اول این موضوع با یکپارچگی در تضاد به نظر برسد. ولی ترکیب این دو مفهوم با یکدیگر نیاز به تخصص دارد. برند شما مادامیکه به اصول خود متعهد است باید بر اساس گرایشهای روز و تغییراتی که در جامعه ایجاد می شود تعدیلاتی را ایجاد کند تا بتواند از پتانسیل تغییرات استفاده نموده و قشرهایی را که بواسطه تغییرات جامعه ممکن است از شما فاصله بگیرند را با خود همراه کند. برند Oldspice مثال خوبی در این زمینه است که توانست در بین آقایان و قشر جوان جایگاه پیدا کند. به همین دلیل اگر روشهای قدیمی برای برند شما کاربرد ندارند سعی کنید تا از زاویه ای دیگر و با همراهی تغییرات جدید محصول و برند خود را معرفی نمایید و از تغییرات هراس نداشته باشید.

هماهنگی و یکپارچگی برند تنها در بسته بندی، رنگ سازمانی، تبلیغات و عوامل ظاهری خلاصه نمیشود. یکی از فاکتورهای سازنده در این زمینه نوع برخورد کارکنان شما با مشتریان و حتی با یکدیگر است. شما باید یک code of conduct  و یا شیوه نامه رفتاری برای آنها داشته باشید. تا مشتریان این هویت را در آنها نیز احساس نمایند. شرکت zappos  یکی از ایده آل های این زمینه است.

حتما شما مشتریانی راضی دارید که این گروه از مشتریان جزو گنجینه های هر کسب و کاری هستند. سعی کنید از آنها قدردانی کنید. این میتواند تشکری ساده باشد یا اینکه حاوی یک هدیه، اشانتیون و یا هر چیزی باشد که شما را در یاد آنها ماندگار می کند و خود بهانه ای برای معرفی توسط آنها به بقیه خواهد شد و یا برگشت آنها را به شما خواهد داشت.

یکی از فعالیتهایی که میتوانید انجام دهید رصد رقبای خودتان است. چه ایده ای می توانید از فعالیت آنها بگیرید؟ چه کمپین موفقی را اجرا کرده اند ؟ البته این بدان معنا نیست که عینا آن را تکرار کنید ولی داشتن دید نسبت به تاکتیک رقیبتان می تواند حاوی ایده هایی برای الهام گرفتن از آنها باشد. در پایان توصیه ما اینست که برای بهره مندی از تکنیک هایی که بخشی از آنها را در این مطلب مطالعه نمودید از خدمات برندسازی ما استفاده نمایید تا همیشه بالاتر از سر صداهای پیرامون بازار باشید. جهت اطلاع از شرایط روی دکمه پایین صفحه کلیک و مشخصات خود را تکمیل نمایید.

در زمینه برندسازی دو مقوله حائز اهمیت است که عبارتند از:

1- هویت برند

2- تصویر برند

در زمینه هویت برند، مالک برند یک هویت را برای برند خود تعریف می نماید و برای محقق نمودن آن هویت شاخصه های مرتبط با ایجاد برند را آماده می کند. برای یک برند این عملیاتی است که توسط مشاوران برند و مالکین برند به صورت پروژه ای مشترک تعریف می شود.

ولی در خصوص تصویر برند می بایست به تاثیری که مشتریان و مخاطبین از هویت برند دریافت می کنند نگاه کرد. آیا این تصویر مطابق و هم تراز با هویت برند کسب و کار هست یا خیر؟

در برندسازی هدفمان اینست تا این دو هر چه بیشتر باهم هماهنگ و همتراز شوند.