⊛ ارزش مالی کار سخت
همانطور که خواهید دید بین کار سخت و ثروت هیچ رابطه مستقیمیوجود ندارد. اگر چنانچه نمودار رابطه بین کار سخت و پول را ترسیم نماییم خواهیم دید که هر چه کار سختتر و تقاضا برای تصدی آن کار بیشتر باشد میزان پرداختی برایش کمتر خواهد بود. از سوی دیگر هر چه تلاش کمتر شود، میزان موفقیت (اگر چنانچه بر حسب پول سنجیده شود) افزایش مییابد. اگر چنانچه قرار بود که به نسبت سختی کار به افراد پول پرداخت شود کارگران ثروتمندترین افراد جامعه بودند. ولی همه میدانیم که در واقعیت اینطور نیست. برای درک بهتر این نمودار میتوانیم از یک آزمایش ساده کمک بگیریم. اگر چنانچه شخصی بدون استفاده از هرگونه اختراع یا دستگاهی که ساخت آن ناشی از قدرت مغز بشر بوده، تنها از قدرت عضلهای خود برای تولید برق استفاده کند میتواند در کل مدت زندگی خود نیروی برقی را تولید کند که ارزش آن معادل 4/30 دلار خواهد بود. با توجه به دلایل موجود نتیجه کاملاً واضح خواهد بود: ما میبایست از قدرت مغز خود برای کار کمتر و در نهایت عدم کار کردن فیزیکی استفاده کنیم. در غیر این صورت خودمان را به کار کردن محکوم کردهایم و نکته قابل توجه اینست که هرچه بیشتر کار کنیم، کمتر پاداش میگیریم که این یک ضرر دوجانبه را برایمان به همراه خواهد داشت.
* انسان خلاق انسانی راحت طلب و تنبل است
بیشتر (اگر نگوییم همه) پیشرفتهای جهان و بشریت توسط انسانهایی کشف و یا اختراع شده که از راههای قدیمیخسته شده بودند.
آنها به باوری درونی بر این مبنا رسیده بودند که بیشک راهی آسانتر، سریعتر، ارزانتر، سادهتر، امنتر در جهت رفع دغدغه مورد بررسی شان وجود دارد. آنها دریافته بودند که میبایست راهی بهتر و آسانتر وجود داشته باشد که کار کمتری را طلب کند.
این افراد درصدد آن بودند که زندگی را برای خود آسانتر کرده و در عین حال از انجام کار سخت نیز خودداری کنند. آنها میخواستند که در عین آنکه کار کمتری میکنند به موفقیتهای بیشتری دست یابند. به عبارت دیگر از نظر من آنها افرادی تنبل! بودند.
راجع به این موضوع فکر کنید. اولین فردی که فکر کرد تا بادبان را روی قایق بگذارد بیشک درصدد این بوده تا از پاروزدن رهایی یابد و یا فردی که گاوآهن را به گاو وصل کرد به دنبال راهی برای فرار از شخم زدن بوده و یا فردی که نیروی آبشار را مهار کرد تا بواسطه آن آسیاب را به چرخش درآورد و دانههای گندم را آسیاب کند بطور حتم از کوبیدن و آسیاب کردن دستی گندم بوسیله سنگ آسیاب متنفر بوده است.
بیایید با این حقیقت روبرو شویم که فرد خلاق فردی تنبل است.
آیا این مطلب درست است؟ آیا همه انسانهای خلاق، تنبل هستند؟ نه اینطور نیست اما بطور قطع اینگونه افراد استعداد اولیه را برای شروع دارند.
اکنون میخواهم پتانسیل تنبلی شما را فعال نموده تا بواسطه آن به شایستگیهای خودتان دست پیدا کرده و باعث پیشرفت جهان پیرامون خود شوید. فراموش نکنید که رسیدن به این مرحله تنها بواسطه قدرت نبوغ و استعداد خلاقانه شما امکانپذیر خواهد بود.
⊛ پیشرفت تمدن
با نگاهی به تاریخ پیشرفت تمدن جوامع نیز به این نکته پی میبریم که همواره بشر به دنبال انجام کار بیشتر بوسیله منابع کمتر بوده است. منابعی که شامل مواد کمتر، انرژی کمتر و زمان کمتر برای رسیدن به نتیجهای بیشتر و بهتر بوده است. به نظرم هم اکنون زمان مناسبی است تا به دست راست جدید خود فکر کنید – کامپیوتر!
اولین کامپیوتر وسیلهای بود که کل حجم یک اتاق را اشغال میکرد، میلیونها دلار هزینه داشت و به فضای بسیار زیادی برای جابجایی نیز نیازمند بود. در عین حال به اتاق دیگری برای خنک نمودن آن نیاز بود تا از گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری کند. این در حالیست که آن کامپیوتر اولیه با وجود چنین مشکلاتی در مقایسه با کامپیوتر کوچکی که من هم اکنون با آن در حال تایپ این کتاب هستم کندتر بود و قابلیت کمتری داشت و جالب آنکه این بچه کوچولو و زیبای من چیزی معادل یک هزارم پدر خود قیمت دارد.
جان کلام اینکه، لازمه پیشرفت جوامع پیدا نمودن راههایی در جهت صرفه جویی در کار است.
* باکمینسترفولر (R. Buckminster Fuller)
دکتر باکمینسترفولر یک قهرمان حقیقی برای من محسوب میشود. دکتر فولر، شخصی که واژه Epherneralization را به عنوان یک قانون، به معنای انجام کار بیشتر با صرف انرژی کمتر را وارد واژگان دنیای فیزیک نمود. تصویر او از جهان در تبیین این قانون چنین است:
این قانون مبین آنست که با وجود شتابیکه به لطف علم و تکنولوژی وارد زندگی بشر شده به روزی خواهیم رسید که تمامیکارها با صرف حداقل انرژی انجام میشود و در چنین شرایطی است که میتوانیم زندگی بشر را در بالاترین حد استاندارد خود تجربه کنیم.
کتاب مسیر بحرانی
دکتر فولر به حدی مفهوم تحقق نتیجه بیشتر بواسطه انجام کار کمتر را درک کرده بود که کل زندگی خود را وقف کشف راهها، ابزارها و شیوههایی نمود تا بدین واسطه به گرایش قالب بشر برای دستیابی به زندگی بهتر از طریق کار بیشتر خاتمه دهد، چیزی که خیلی از افراد تنها به دلایل خودخواهانه از آن تنها در زندگی خودشان بهره میبرند.
من خودم را به پیدا نمودن روشی متعهد نمودم تا بواسطه آن امور ضروری زندگی بشر بگونهای راحتتر، خوش آیندتر و کاراتر برطرف شود و نه روشهایی که بواسطه جوامع توصیه میشود.
کتاب مسیر بحرانی
منظورم را اشتباه متوجه نشوید. من مخالف کار کردن نیستم. من فقط نسبت به آن آلرژی دارم – کوچکترین تفکری در خصوص کار کردن اجزای صورت من را جمع کرده و قلب مرا درهم فشرده و معدهام را میسوزاند و روحم را به مرحلهترک از بدنم میرساند.
دقت کنید من راجع به خودم صحبت کردم. اگر چنانچه شما فردی هستید که برایتان مهم نیست تا برای فرد دیگری کار کنید و تمام سود آن کار توسط رییس شما درو شود این مسأله دیگر به من ارتباطی نخواهد داشت و به هر حال تصمیم گیری با خود شماست. اما چنانچه شما فردی هستید که میخواهید بر اساس قوانین و الگوی خودتان زندگی کنید و مورد تشویق و ستایش دیگران واقع شوید و زندگی کاری و حرفهای شما بگونهای باشد که روزنامهنگاران و خبرنگاران برای مصاحبه با شما غش و ضعف بروند، به شما این اخطار را میکنم که این روش کار کردن نمیتواند شما را به چنین جایگاهی برساند. چیزی که شما واقعاً به آن نیاز دارید اینست که واژه کار کردن را از دایره لغات خود حذف کنید.
برای رسیدن به این مرحله سرشار از موفقیت، میبایست ارزش تفریح، بازی، خنده، شادی و خوشی را دانسته و جایگاه و اعتبار بازی کردن را درک کنید. باید این را بدانید که هر چقدر بیشتر بازی کنید آهنربای وجودی شما برای جذب موفقیت قویتر خواهد شد. اما چنانچه بازی در زندگیتان کاهش یابد (که به معنای افزایش کار است)… خب…، البته نتیجه چنین روشی خیلی ناراحت کننده است پس اجازه دهید تا از گفتن آن پرهیز کنم و به ادامه بحث خودمان بپردازم.
نتیجه: کار کردن را کنار بگذارید و به جای آن شروع به بازی کردن کنید. خیلی فوری میبایست این تصمیم را در زندگی خود اجرا کنید.
منبع : کتاب راه تنبلی به سوی موفقیت
عزیزانی که پکیج 0 تا 100 کسب و کار اینترنتی را تهیه نمایند کتاب راه تنبلی به سوی موفقیت را با امضای مترجم کتاب و به نام خودشان هدیه خواهند گرفت. برای تهیه پکیج اینجا را کلیک نمایید.