خلاصه کتاب “اعترافات یک تبلیغاتچی”

اعترافات یک تبلیغاتچی

اعترافات یک تبلیغاتچی

نویسنده: دیوید اگیلوی

خلاصه سازی: یاسمن اسدی

 

آیا دیوید اگیلوی یک نابغه است؟

در ابتدا خاطره ای را از زبان دیوید اُگیلوی برای شما می آوریم :

اگیلوی در دوران جوانی خود در رستوران هتل مجستیک پاریس کار میکرده است. یک بار میگو در آشپزخانه تمام می شود و اگیلوی به پشخدمتان میگوید: دیگر سفارش خوراک میگو نگیرید. با همین جمله تا مرز اخراج پیش رفت. رئیس ولی با خشم فریاد زده که ما در این آشپزخانه متعهد شده ایم که تمام چیزهایی که در منو وعده داده ایم را فراهم کنیم. اوگیلوی در جواب میگوید حتی اگر میخواستیم میگو بگیریم و خوراک را دوباره تهیه کنیم خیلی طول میکشید و مشتری به علت زمان انتظار طولانی اعتراض میکرد. رئیس وی گفت: این بار اگر چیزی تمام شد مرا خبر کن. یک تاکسی می فرستم تا همان خوراک را از هتل های دیگه بگیرد و برای ما بیاورد. دیگر نشنوم حق انتخاب مشتری هایمان محدود شده.

شرکت های تبلیغاتی اکثرا حرفه ای ها را برای اجرای پروژه به کار می گیرند و از تازه کارها برای جذب مشتری استفاده میکنند، ولی نتیجه کار بسیار معمولی می شود. ولی اوگیلوی روی هر پروژه کمترین تعداد نیرو را  استفاده می کند ولی یک نتیجه ی عالی می دهد.

در صنعت تبلیغات اگر میخواهید موفق باشید باید گروهی از افراد فوق العاده خلاق را پیرامون خودتان جمع کنید. یعنی یک سری از آدم های تیزبین و باهوش که افکار عجیب و غریب و ناهمگونی دارند، ولی روی یک موضوع واحد تمرکز می کنند.

چند راه براش شناسایی انسان های خلاق:

  1. نگاه تیزبین دارند.
  2. با خودشان روراست هستند.
  3. به نکته هایی که از نظر دیگران دور می مانند و دیگران به آن ها توجه نشان نمی دهند، پی میبرند.
  4. یک موضوع را از زوایای مختلف بررسی می کنند.
  5. شور و شوق فراوانی دارند.
  6. به دنیای خیال زیاد سفر می کنند و رویا پردازی می کنند چون ذهن تصویرسازی دارند.

اگیلوی برای تشخیص انسان های خلاق، وقتی تبلیغ جذابی می بیند، سعی میکند طراح آن را پیدا کرده و به وی تبریک بگوید، سپس از او می خواهد شش نمونه از کارهایش را برای او بفرستد  و از این طریق، زیبایی شناسی او را محک می زند. سپس تشخیص می دهد که این فرد می تواند راهبر باشد یا فقط توانایی اجرا کردن ایده های دیگران را دارد.

“خلاقیت به تنهایی بی فایده است، باید قادر باشی چیزی را که خلق کرده ای به پول تبدیل کنی.”

امروزه تبلیغات با مشکلات زیر روبه رو است:

  • روشی که امروزه همه گیر شده اینست که تولیدکنندگان برای افزایش فروش، به جای صرف هزینه برای تبلیغات، از راه هایی مثل حراج های پی در پی یا ارائه ی بسته های هدیه در ازای خرید بیشتر، متوسل می شوند. در واقع به جای اینکه محصول خود را معرفی کنند و نام آن را سر زبان ها بیاندازند، به شکستن قیمت و سود کمتر بسنده می کنند. اگر این روش ادامه پیدا کند، دیگر اثری از آن محصول در فروشگاه ها نخواهد بود. اکنون زمان آن رسیده تا زنگ خطر را برای برندها به صدا درآوریم زیرا اگر تولید کنندگان به کمترین میزان سود اکتفا کنند، دیگر توان پرداخت هزینه های تبلیغات را نخواهند داشت.
  • وجود افرادی در صنعت تبلیغات که ذهنشان معطوف سودآوری است، نه خلاقیت.

خلاصه کتاب اعترافات یک تبلیغاتچی

چکیده ای از درس های مهمی که اگیلوی آموخته است:

  • شما باید با خلاقیتی که در تبلیغ ایجاد می کنید کالای خود را به فروش برسانید نه اینکه تنها او را سرگرم کنید.
  • پیش از نوشتن متن تبلیغ، باید با محصول آشنایی کامل پیدا کرد.
  • کلید موفقیت در این است که به مشتری وعده ی یک تفاوت چشمگیر را بدهیم مانند طعم دلچسب تر، شستشوی راحت تر، سرعت بیشتر، پوستی شاداب تر و … .
  • هدف از تبلیغ فقط این نیست که مردم را به خرید محصولی تشویق کند؛ باید این ذهنیت را ایجاد کند که این محصول از انواع مشابه بهتر است.
  • هرگز نباید تبلیغ محصولی را که خانم ها مصرف کننده آن هستند به آقایان واگذار کرد.

چگونه مشتری پیدا کنیم؟

سخت ترین کار جذب نخستین مشتری است. اوگیلوی معمولا به سراغ شرکت هایی می رفت که می دانست کار تبلیغاتشان را خودشان انجام می دهند. او با روشی که در پیش می گرفت سالانه 40 هزار دلار در هزینه تبلیغات آنها صرفه جویی می کرد. یکبار در پی همین روش مدیر یک شرکت در پاسخ پروپوزال اگیلوی گفت که ما از شرکت های تبلیغاتی خوشمان نمی آید چون موی دماغ هستند و کاری انجام نمی دهند، خودم به امور تبلیغاتی رسیدگی می کنم. آیا شما ایرادی در تبلیغات ما می بینید؟ اوگیلوی پاسخ می دهد که: خیر، سلیقه شما قابل تحسین هست. من میخواستم شما اجازه دهید که با مجلات مرتبط با صنعت شما برای مجموعه شما قرار داد ببندم و از این طریق کمیسیونی دریافت کنم، هزینه های شما تغییری نخواهد کرد و من هم دیگر مزاحم وقت شما نمی شوم.

اگیلوی در بخشی از این کتاب می گوید: به شرکت ها نشان می دادیم که اگر کار تبلیغات خود را به جای شرکت های به نام و معتبر به ما بسپارند، چه رشد چشمگیری در فروش نصیبشان می شود. به نظر من اگر فروش محصولی ظرف 20 سال شش برابر نشده باشد رشد قابل قبولی نداشته است. بعضی بنگاه ها طرح های چندین سال پیش را در بایگانی نگه داشته بودند و همان ها را نشان مشتری می دادند. در دوران شکوفایی اقتصادی باید خیلی زیرک باشی تا مشتری پیدا کنی، معمولا در کشوری که دچار رکود اقتصادی شده، از دست شرکت های متعلق به عهد عتیق کاری بر نمی آید و میدان برای تازه کارها خالی می شود بنابراین اگر شرکتی با پیشینه قدیمی هم دارید سعی کنید تا خود را با فناوریهای روز همگام کنید.

 

تبلیغ KLM

 

وقتی هواپیمایی سلطنتی کی ال ام تصمیم گرفت تبلیغاتش را به شرکت جدید دیگری بسپارد، برای اگیلوی و چهار شرکت دیگر دعوتنامه فرستاد تا طرح های خودشان را ارائه دهند. نوبت اول را برای مصاحبه با شرکت اوگیلوی گذاشت. اوگیلوی در مصاحبه گفت: ما هیچ چیز آماده نکرده ایم چون ترجیح می دهیم شما از مشکلاتی که با شرکت قبلی داشتید و در صدد رفع آن ها هستید برای ما بگویید. سپس طرح های چهار شرکت دیگر را ببینید و اگر خوشتان آمد با آنها قرارداد ببندید در غیر اینصورت با ما تماس بگیرید و ببینید که چگونه کار تحقیقات را شروع می کنیم. البته این کار را نمی توان به تمام حالات تعمیم داد و در برخی موارد باید با دست پر بروید. ولی یکی از کلیدهای موفقیت این است که شنونده ی خوبی باشید و اجازه بدهید مشتری بیشتر صحبت کند.

  • کسی موفق است که موشکافانه مشتری خود را از نظر روانی بررسی کند.

یکی از بزرگترین رقابت هایی که اگیلوی در آن شرکت کرده، مرکز خدمات مسافرتی آمریکاست. اگیلوی می دانست که وقتی پروژه ای با این مقیاس در دستش است، هرچه بگوید و بنویسد یا نگوید و ننویسد انتقادهایی ازش می شود. بنابراین طی نامه ای مکتوب از وزارت بازرگانی خواست تا کارش را از روی نتیجه ی تبلیغات آمار سفرها بررسی کند. وی پس از یک تحقیق جامع و کامل دریافت که بزرگترین مانع بر سر انتخاب آمریکا به عنوان مقصد مسافرتی این است که اروپاییان تصور می کنند بسیار پر هزینه است. وی تصمیم گرفت این ذهنیت را تغییر دهد. ولی به جای اینکه بگوید سفر به آمریکا کم هزینه تر از چیزی است که فکرش را می کنید، با یک حساب سراگشتی گفت با هفته ای 35 پوند به سراسر آمریکا سفر کنید. منتقدان هم سریع دست به کار شدند و گفتند با 35 پوند نمی شود به سراسر آمریکا سفر کرد. غافل از اینکه هدف ما قشر متوسط اروپایی بود نه طبقه پولدار یا تجار. خوبی این تبلیغ این بود که اگر تعداد مسافران زیاد باشد حجم تبادل ارزی افزایش پیدا می کند و خیلی ها با اطمینان از اینکه متحمل هزینه ی زیادی نمی شوند بار سفر را می بندند ولی در آمریکا راضی به خرج پول بیشتری می شوند. نکته دوم اینکه اگر کسی بیاید و پول کمی خرج کند بهتر از این است که اصلا نیاید. به علاوه تحقیقات نشان داده کسانی که راغب به سفر به سانفرانسیسکو یا نیویورک می شوند اکثرا به سایر ایالت ها هم سفر می کنند و این دلیلی بود که مقصد خود را روی این دو موقعیت تنظیم کردیم.

 

 

تبلیغ رولزرویس

 

چند معیار برای انتخاب مشتری:

  • کسی که می خواهد شعار تبلیغاتی خلق کند باید در قلبش جایی برای آن محصول در نظر بگیرد.
  • هرگز نمیپذیرم کسی کار تبلیغاتش را از شرکت دیگری بگیرد و به ما بسپارد مگر اینکه مطمئن باشیم که می توانیم کار بهتری را ارایه دهیم.
  • هرگز محصولاتی که طی چند سال گذشته افت فروش داشته اند را نمی پذیرم. چون اگر مشتری ورشکست شود خودمان هم نابود خواهیم شد.
  • کار کردن برای مشتریان شناخته شده آن قدر ها هم فرصت بزرگی نیست. چون از تبلیغ برای گینس و رولزرویس سود چندانی نبردیم. به علاوه دیگران فکر می کنند می خواهید شرکت خود را از قبال نام آن ها به دیگران بشناسانید و توانایی مشهور کردن شرکت های تازه کار را ندارید.
  • برخی مشتریان میخواهند شخصی از شرکت خودشان روی تمام فرآیندها نظارت کند. پاسخ ما این است که تعداد چنین افراد توانایی در بنگاه ما کم نیست! در صورتی که به ما اعتماد دارید می توانیم همکاریمان را ادامه دهیم.
  • وابستگی از هر نوعی دردسر ساز است.
  • گاهی اوقات رد کردن مشتری باعث افزایش اشتیاق برای کار کردن با شما می شود.
  • جلوی جمع برنده شوید و در خفا ببازید.
  • همیشه انتخاب نهایی به عهده شخص اول مجموعه است پس بهتر است طرح نهایی مستقیما رو در روی بالاترین مقام اجرایی بنگاه قرار بگیرد.

چگونه مشتریان خود را نگه داریم؟

از دست دادن مشتری خسارتی جبران ناپذیر است. وقتی یکی از مشتریان بزرگ خود را از دست می دهید، سایر مشتریان هم به پیروی از آن از شما جدا می شوند.

  • سراغ مشتری دمدمی مزاج نروید.
  • تکنیک آب نمک! هنگامی که مشتری پروژه ی شما را تایید کرد، یک طرح دیگر در آب نمک داشته باشید تا اگر پروژه اول نتیجه مطلوبی نداشت بلافاصله طرح دوم را کلید بزنید و فرصت نگرانی به مشتری ندهید.
  • در کنار مشتری باشید نه روبه روی آن! از دید مشتری به موضوع نگاه کنید. به همین منظور اگیلوی معمولا سهام مشتریان خود را می خرد تا در کنار مدیران عامل آن ها باشد.
  • خودتان مشتری محصولی باشید که تبلیغش را می کنید.
  • اگر اعتمادتان را به کیفیت محصولی از دست دادید قرارداد را لغو کنید. این کار درست نیست تبلیغ محصولی را بکنید ولی به همسرتان بگویید این را برای خودمان نخر.
  • به طور منظم و وقتی اوضاع آرام است به مشتریانتان با آمار و ارقام گزارش بدهید تا اگر وقتی اوضاع نابسامان شد دستاوردهایتان به باد نرود.
  • اگر قرارداد سودآور نبود یا چیزی را به کارمندانتان تحمیل می کرد آن را لغو کنید. چون این کار ابتکار عمل را از کارمندان می گیرد و ابتکار عمل مهم ترین ویژگی این حرفه است.

 

مطالعه بفرمایید
خلاصه کتاب "ﻣﺸﺘﺮﻱ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺷﺮیک"

تبلیغ اجتماعی wwf

 

چطور یک مشتری خوب باشیم؟

  • تبلیغ نکردن، بهتر از تبلیغ بد کردن است. تولیدات یک کارخانه نوشابه سازی در منطقه ای که آن جا تبلیغ نداشته، بیشتر از نواحی تحت پوشش تبلیغاتش بوده.
  • مشتری نباید ترس و واهمه خود را به بنگاه تبلیغاتی منتقل کند. بنگاهی که دلش قرص نیست نمی تواند کار بی عیب و نقصی ارائه دهد. هنگامی که اگیلوی از همکاری با رولز روویس انصراف داد، خواست تا از کارخانه فورد دیدن کند تا با شرایط این جور کارخانه ها بیشتر آشنا شود. ولی رئیس کارخانه فورد نپذیرفت و گفت اینجا شهر کوچکی است و نمی خواهیم این خبر به گوش شرکت تبلیغاتی ای که ما با کار می کند برسد و آنها نگران ادامه همکاریشان با ما شوند.
  • ببینید بنگاه تبلیغاتی حاضر است اطلاعات مشتریان دیگرش را در اختیار شما بگذارد یا خیر.
  • باید با آنها احساس راحت بودن کنید.
  • ببینید اگر مطلب خلاف واقع را به زبان بیاوردی آنها جرات مخالفت کردن با شما را دارند یا خیر
  • ببینید آیا وعده های پوشالی می دهند یا نگاهی واقع بینانه دارند.
  • اگر تبلیغ شما برای بنگاه سودآور نباشد، آن ها قطعا امور تبلیغ شما را به دست زبده ترین افرادشان نمیسپارند.
  • گرداننده بنگاه تبلیغاتی ترجیح می دهد به مشتری بگوید با صرف چه میزان هزینه ای بهترین نتیجه عایدش می شود ولی نباید مشتری طوری فکر کند که او به فکر منافع خود است. از طرفی یک بنگاه تبلیغاتی خوب می بایست راهکارهای صرفه جویی در هزینه را هم به مشتری باید پیشنهاد دهد.
  • یک بار تبلیغ تلویزیونی برای مشتریان ساختیم که بسیار موفق بود ولی رئیس شرکت زنگ زد و گفت به نظرت جا نداره این تبلیغ بهتر باشد؟ اگیلوی هم در پاسخ گفت خودم 19 مورد را یادداشت کرده ام که می توانست بهتر شود. رئیس کارخانه گفت سریع یک تبلیغ دیگر بساز هزینه ش را ما می دهیم!
  • مهم ترین کار قبل از اینکه محصولی وارد بازار شود، آزمایش آن است. از هر 25 محصولی که وارد بازار می شوند فقط یکی سربلند از آزمایش بیرون می آید. تولید کنندگانی که محصول خود را آزمایش نمی کنند، سرمایه و آبروی خود را به باد می دهند.
  • با صرفه جویی نا به جا پولتان را به باد ندهید. برای کاری که هزینه ی مشخصی دارد صرفه جویی نکنید. اگر درآمد حاصل از فروشتان کفاف هزینه تبلیغات را نمی دهد، عطایش را به لقایش ببخشید.

 

 

چگونه می توان درست تبلیغ کرد؟

  • تبلیغی خوب است که مخاطب را به فکر راجع به آنچه شما می خواهید وادارد. یعنی به جای اینکه بگوید چه کار قشنگی، به این نتیجه برسد که چه جالب من اینو نمیدونستم باید خودم امتحان کنم.
  • روح هر تبلیغ یک وعده بزرگ است. وعده درست با بیان صریح، طوری که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نگذارد.
  • اطلاعات کافی در اختیار مشتری قرار دهید.
  • امروزه از بین تمام تبلیغات چاپ شده در مجلات و روزنامه ها، خانم ها به طور متوسط به چهار تبلیغ توجه می کنند و با یک نیم نگاه تشخیص می دهند کدام تبلیغ ارزش دارد برایش وقت صرف کنند.
  • تبلیغات تان را به روز کنید. سلیقه خانم های 40 سال پیش با خانم های جوان فرق دارد!
  • تبلیغ باید چکیده فکر یک نفر باشد، از دیگران بخواهید ریزه کاری ها را به شما گوشزد کنند ولی در نهایت بروید در اتاق و در را ببندید و برآیند ذهنی تان را روی کاغذ بیاورید.
  • از یک تبلیغ ارزنده تا وقتی که خاصیتش را از دست نداده استفاده کنید.
  • برای علامت تجاری خود نماد بسازید.

 

تبلیغات جام جهانی نایک

 

چگونه یک آگهی تبلیغاتی بنویسیم؟

  • تیتر اصلی

مهم ترین عنصر یک آگهی تبلیغاتی است. تعداد کسانی که فقط تیتر اگهی را می خوانند 5 برابر کسانی ست که خود آگهی را هم می خوانند. وقتی تیتر را بنویسید 80 درصد کار را انجام داده اید. اگر تیتر نتواند مشتری را جذب کند 80 پول سرمایه گذار را دور ریخته اید. قاپ بیننده را باید بدزدند. نام گروه مخاطب باید در تیتر ذکر شود. تیتر باید وعده خوشایند بدهد. بوی تازگی دهد. از کلمات منفی در تیتر استفاده نکنید. تیترهای طولانی حاوی اطلاعات جدید خواننده بیشتری را جذب می کنند. تیتر باید طوری باشد که خواننده نتواند از خواندن ادامه متن صرف نظر کند. تیتر رمز دار ننویسید و از کلمات چند وجهی و گمراه کننده استفاده نکنید.

  • بدنه آگهی

برای نوشتن بدنه آگهی تصور کنید دارید با دوستتان صحبت می کنید و مثلا او می گوید: شامپویم را می خواهم عوض کنم تو چی پیشنهاد می کنی؟ همان چیزهایی را بنویسید که در جواب این سوال پاسخ می دهید. حاشیه نروید. بروید سر اصل مطلب و کلی گویی نکنید. ارائه اطلاعات بهتر مساوی است با فروش بیشتر. اولین آگهی هر محصول باید بیشترین تاثیر را داشته باشد. برای ادعایتان سند بیاورید که این سند نظر مشتریان قبلی ست. از مشتریان مشهور نقل قول کنید. به مشتریان راهکار یاد دهید مثلا راه از بین بردن لکه. از زبان عامه ی مردم در تبلیغ استفاده کنید. از کلمات قلنبه سلنبه استفاده نکنید و تعریف های بی جا نکنید. وظیفه شما سرگرم کردن خواننده نیست و وظیفه اصلی معرفی درست محصول است.

چطور آگهی تصویری بسازیم؟

  • در مقایسه با آگهی نوشتاری، آگهی تصویری بیشتر ورد توجه مردم قرار می گیرد.
  • کار ما در عکس برانگیختن حس کنجکاوری مشتری است. که بیننده متوجه نکته خاصی بشود و بگوید یعنی چی؟ و مطلب را بخواند. این یعنی تمنای تصویری.
  • عکس های قبل و بعد خیلی مورد توجه قرار می گیرند.
  • حسی که عکس القا می کند را ابتدا مورد آزمایش قرار دهید.
  • تبلیغی که یک خانم در آن باشد، باعث می شود مردها فکر کنند محصول مربوط به خانم هاست و یا بالعکس. بهترین تصویر برای جلب توجه خانم ها، عکس بچه ست.
  • از عکس های رنگی استفاده کنید
  • از عکس های تاریخی و قدیمی استفاده نکنید مگر اینکه بخواهید تبلیغ معجون عمر کنیئ!
  • از عکس های شلوغ استفاده نکنید و سعی کنید تمرکزتان روی سوژه اصلی باشد
  • از نمای نزدیک چهره در تبلیغ ها استفاده نکنید چون اثر منفی دارد
  • از ایده های قدیمی استفاده نکنید
  • گاهی تبلیغتان ارا شبیه ستون سرمقاله طراحی کنید! مردم گول میخورند ولی عصبانی نمی شوند.
  • توضیحات را زیر عکس قید کنید
  • بین تیتر و متن آگهی فاصله بیاندازید.
  • کلمه اول سطر نخست را درشت تایپ کنید
  • پاراگراف اول باید کوتاه باشد تا خواننده را فراری ندهد
  • عرض ستون ها بیشتر از 26 حرف نباشد. هرچه عرض ستون بیشتر باشد خوانننده دفع می شود.
  • دور آگهی قاب نگذارید مگر در انتهای ستون
  • از تایپ حروف در لابه لای متن به شکل ایتالیک استفاده کنید
  • از ترکیب سیاه و سفید به هیچ عنوان استفاده نکنید

چطور یک تبلیغ تلویزیونی خوب بسازیم؟

  • در تلوزیون اجازه بدهید تصاویر داستان را نقل کنند.
  • واژگان باید فقط روایتگر صحنه باشند. اگر به چیزی در تصویر اشاره نکرده اید کلمه ای هم برایش ننویسید
  • تبلیغی که ساخته اید را یک برا بدون صدا ببینید. اگر چیزی دستگیرتا نشد بی فایده است
  • مخاطب را بمباران اطلاعاتی نکنید. به قانون دقیقه ای 90 کلمه پایبند بمانید
  • در تبلیغ تلویزیونی فقط به یکی دو مورد از مهم ترین ویژکی ها بسنده کنید
  • در تبلیغ متنی باید تمام تلاشتان را بکنید که همان اول توجه خواننده را جلب کنید، ولی در تبلیغ تلویزیونی تمام حواس بیننده ب شماست . فقط باید تلاش کیند فراری اش ندهید.
  • قول خود را دست کم دو بار در تبلغ بیان کنید و یک بار هم زیرنویس کنید. قولی که وقتی قصد خرید محصول شما را دارد یادش بیاید
  • نام تجاری تان را به طور مکتوب نمایش دهید به طوریکه مستری هرکجا محصول شما را در قفسه فروشگاه دید آن را سریع تشخیص دهد
  • در تبلیغ محصول باید نقش قهرمان را بازی کند
  • برای محصولی که می توان تاثیر استفاده از آن را نشان داد تبلیغ تلویزیونی معجزه می کند
  • وعده ی تبلیغ را به آواز بیان نکنید
  • هرچه ضرب آهنگ گوینده بیشتر باشد و ریتم آگهی تندتر باشد فروش بیشتر است
  • برای محصولی که سالهاست بدون هیچ تغییری تولید می شود و اثر استفاده اش را هم نمیتوان نشان داد و تحولی قرار نیست ایجاد کند، سعی کنید احساسات مخاطب را برانگیزید

تبلیغ محصولات غذایی

  • محور کار برانگیتن اشتهای مخاطب است
  • تصویر بزرگتر، اشتها برانگیزتر
  • از آدم ها در عکس استفاده نکنید
  • از هر فرصتی استفاده کنید تا یک دستور غذا در آن بگنجانید ولی دستور غذا را لابه لای کلمات و عکس ها مدفون نکنید. باید جای مشخصی داشته باشد. عکس غذایی که دستور تهیه اش ذکر شده، ضمیمه کنید. دستور غذا را روی عکس چاپ نکیند
  • برای تبلیغ تلویزیونی از صدای طبیعی محیط برای زیر تبلیغ استفاده کنید
  • مقداری از مراحل تهیه محصول در آشپزخانه را نشان دهید

تبلیغ کشورها و شهرهای دیدنی

  • باید تصویر تاثیرگذاری از آن مکان در ذهن بیننده نقش ببندند که هرگز از ذهن بیننده پاک نشود
  • نقاط دیدنی منحصر بفرد هر منطقه را شناسایی کنید
  • بزرگترین مانع برای سفر مردم، هزینه است. باید کاری کنید که مخاطب نتواند بر وسوسه دین جاهای دیدنی آن مکان غلبه کند
  • با استفاده از آمار و ارقام نشان دهید خیلی ها الان این مقصد را برای مسافرت انتخاب می کنند

نصیحتی برای جوان تر ها

  • اطلاعات کسب کنید. تبلیغ شرکت های رغیب را برای محصولات مشابه بررسی کنید
  • تا زمان یکه به سن 35 سالگی نرسیدید نمیتوانید اعتماد مشتری را جلب کنید
  • در گفتگو با مشتریان مته به خشخاش نگذارید تا بعدا بتوانید در موردی که برایتان حائز اهمیت است روی حرفتان بایستید
  • فکر و خواسته خود را در غالب ایده به اعضای گروه القا کنید
  • مردم از کسی که یک بار از او دروغ شنیده اند خرید نمیکنند.

 

مقالات مرتبط:

خلاصه کتاب “بهترین قصه گو برنده است” – قسمت دوم
کمپینهای برتر دیجیتال مارکتینگ در سال 2018 برای روز ولنتاین
مناظره اقتصادی رادیو گفتگو : چالش ها و موانع كسب و كار در كشور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.